ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
راه حل
هرگز برای مشکل دل راه حل نبود-
هرگز برای گریه ی تلخم بغل نبود-
هرگز نشد که قصه ای از عشق بشنوم-
حتّی برای شعر سرودن غزل نبود
آنقدر ساده ام که دلم باورش نشد-
آن چهره ی نجیب بغیر از بدل نبود
می خواستم غریب بمیرم به درد خویش-
امّا برای بردن جانم اجـــل نبود!
یا رب العالمین
سلام...
کیوان شید"شنبه"ی...
آرام..زیبا وخوبی بگذرانید...
سخت است حرفت رانفهمند...
و سختتر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند...
حالا میفهمم ....که خـــــدا ........چه زجـــــری میکشد..
وقتی این همه آدم حــــرفش را که نفهمیده اند هیـــــــــچ.....
اشتباهـــــی هم فهمیده اند "دکـــــتر عــــلی شـــــریعتی"....
"سایہ بهشت"
+خواستم به ساز دنیا برقصم ...
افسوس که سازی هم به حالم کوک نبود...
روزی که آرزو کردم همه باشند..
من بودم تو و همه ...باز او نبود...
هرچند مضحک است پر از گریه و شایدم لبخند...
اما بر ما هرآنچه که بود خواسته ی ما نبود...
تا یادمان هست همواره اول قصه ی ما هم..
یکی بود و یکی نبود...غیر از خدا هیچ کس نبود...
+این شعر به سبک فَرمِہ بود....اما "راه حل" نبود...
دوست گرامی سلام ذوق شما در شعر نشان دهنده ی دلی سرشار از پاکی و مهربانی ست امیدوارم به آن جهت بدهید و با تلاش بیشتر و آشنایی با قواعد و قوانین شعر موزون (ظاهرا شعرتان غزل است) به موفقیت بیشتری دست یابید خوشحالم از حضور ارجمندتان